قوری

قوری ها خیلی خوب اند:چاق و داغ و رنگی...درست برخلاف من

قوری

قوری ها خیلی خوب اند:چاق و داغ و رنگی...درست برخلاف من

دلم تنگ شد زان درنگ دراز

من اینجا به انتظار اتوبوس نشسته ام

یا احتمالا گیر افتاده ام

تقریبا هم مدت هاست...

گاهی سرکی به سمت و سویی می کشم

بدی اش این است که نمی دانم کدام سمت و سو

گاهی هم چشمک چراغی را می بینم

چراغ هایی که بالاترند شوق به دلم می آورند که امیدوارانه نیم خیز شوم

اما اغلب کامیون اند و چیزهایی از این دست

حتی شاید وانت!

چه لحظه بدی است نزدیک شدنشان و شناخت ماهیتشان

...

من اینجا به انتظار اتوبوس نشسته ام

خوب که فکرش را می کنم می بینم

نه کسی به من گفته اتوبوسی در کار هستی

نه کسی را دیده ام که از این مسیر مسافر اتوبوس باشد


من اینجا به انتظار اتوبوس نشسته ام

در ایستگاه اتوبوس بودن دلگیر و خسته کننده است

و من هم دلگیرم و خسته

و متعجبم...


متعجبم از تو

دقیقا در کدام پایانه ی مبدا قصه رفتن ما را تمام کرده ای؟

نظرات 15 + ارسال نظر
پیانیست پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:13 ب.ظ http://bahran.blogsky.com/

سلام. چطوری یلدا جونم؟ خوبی؟ اینم از اون فلسفیدن های باحالت بود ها... خیلی خوب بود.

فلسفیدن از خودتونه
باحالی هم همچنین
ما هم که کماکان در درنگ درازیم

من جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:03 ق.ظ

ببین من مطمئن نیستما، ولی فکر می‌کنم این قضیه به تیم AVL مربوط بشه. چون اونا با اتوبوس و ایستگاه و این چیزا زیاد سر و کار دارن. یه صحبتی باهاشون بکنی بد نیست

اتفاقا به نکته کنکوری اشاره کردی
شاید هم که از این باشد...
فقط چیزی که هست صحبت رو پایه نیستم
بذار دردمون واسه خودمون باشه!

zahra شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:07 ب.ظ http://fcl95.blogfa.com

نوشته هات خیلی خوب بود بهت تبریک میگم،قوری جان!!
خوشحال میشم به من سر بزنی!

آدمک یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:32 ق.ظ http://www.nightthoughts.persianblog.ir

یه جایی خوندم که می گفت:

صدمه ای که امیدهای واهی به ما می زنن ناامیدی نمی تونه بزنه.

حالا شایدم من اشتباه می کنم.

تو بسیار هم درست می گی و در جواب این پستم درست تر از این نمی شد گفت...
امیدهای واهی ادم رو از تو می خوره و نابود می کنه...

نگارنده دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:36 ق.ظ http://30youngwoman.blogsky.com/

یلدا !!!!!.... بنده متعجبم از تو!!!!! بیا یه قرار بزار ببینمت .. همین هفته ..زود تند سریع

میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام میام

یک انسان دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:24 ق.ظ http://1ensaan.iblogger.org

سلام
خوبی؟
میگم یه بدیه ایستگاه اتوبوس میدونی چیه؟
با خودت میگی خوب برای اینکه این حس یک جا بودن رو نداشته باشم شروع کنم به سمت ایستگاه بعدی پیاده روی! اما تردید داری چون ممکنه بین راه دو ایستگاه که باشی یه صدای وییییینگ بشنوی و اتوبوسی که از کنارت با سرعت میگذره رو ببینی، حالا این تردید رو باید چه کرد نمیدونم!! شاید اتوبوس بعدی وقتی به ایستگاه بعدی برسی بهت برسه!!!

یعنی به اساسی ترین نکته اتوبوسی ممکن اشاره کردی جوری که کف من برید
باورم نمیشه ولی بسیار بسیار حالش را بردم جوری که تلخی این تردید فعلا به کناری نهاده شده است!

غزاله سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:02 ب.ظ http://blueskygirl.blogfa.com

سلام دوست دبستانی من

کجا میرفتی؟
که منتظر اتوبوس بودی؟

سلام دوست دبستانی و غیره من !
اتفاقا سوال خیلی خوبیه
شما اگه فهمیدی بیا به خودم هم بگو

پرشکوه سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:28 ب.ظ http://parshkooh.persianblog.ir/

سلام خوبی؟
چه خبر؟

سلام عزیز دلم
خیلی خیلی خیلی محبت کردی
خبر دلتنگی شما
تو خوبی خانوم؟

راستی من بی معرفت نشدما
میخونمت عزیزم
فقط نمیدونم چرا خیلی وقته تو وب شما و ندا و چند نفر دیگه که پرشین بلاگ دارین نمیتونم نظر بذارم

در کل همیشه خوش باشی عزیزم
لاویو

نِد نیک جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:56 ق.ظ http://blue-sky.persianblog.ir

ای خدا من داشتم به ایستگاه اتوبوس فکر می کردم. اما با جمله اخر لگد زدی به تمام تصوراتم


خیلی هم لگد نزدم
این تصورات همان تصوراته

الهه شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:09 ب.ظ

من دیدم اتوبوس هست، نا امید نشو! وایسا الآن بهت می رسه!


داشتن یه دوست خوب از اتوبوس سواری خیلی بهتره

من چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:16 ب.ظ

دلمون تنگ شد زین درنگ دراز. یه پست جدید بذار خوب، هر روز میایم می بینیم هیچی ننوشتی!

اگه قرار بود درنگ ها دراز نشند و دل ها دلتنگ
که فردوسی شاعر نمی شد

یلدا نگار چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:47 ب.ظ http://Yaldanegar.persianblog.ir/

سلام،قشنگ نوشتی مثل همیشه.

سلام عزیز دلم
قشنگ یعنی تو
مثل همیشه

pink پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:34 ق.ظ

سلام

سلااااااااااااااااام
خوبی؟
چه خبرا؟

غزاله پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:12 ب.ظ http://blueskygirl.blogfa.com

خیلی وقته ننوشتی

چرا انقدر دیر دیر مینویسی؟؟؟؟؟؟

البته آدمای با کلاس

که وقت ندارند اینجوریند

البته منظورت ادم های تنبل و بی عاره دیگه؟؟؟!!!
از کی تا حالا با کلاسی به وقت نداشتنه آخه؟
هی بابا خواهرررر

یک ماما با چکمه های سفید شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:33 ق.ظ http://newmidwife.blogsky.com/


چقدر تو ماهی یلدا...واقعا وقتی میخونمت خیلی بیشتراز اون لحظه ای که هست عاشقترت میشم
________________
یلدایکی دیگه اینحرفهارو بهت میزد چه حالی میشدی؟؟!!

اگه یکی دیگه این حرف هارو بهم میزد می ترسیدم
از اینکه کجای کارمون می لنگه و کجا اون حرفشو پس می گیره و هزااااار تا ترس و تردید دیگه

ولی وقتی تو این حرف رو میزنی می دونم چیزی به غیر از عشق و مهربونی و پاکی نیست پس اینجوری می شم:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد