چیزهای زیادی بوده اند که در حال حاضر گم شده اند
مشخص نیست کی و چگونه از دست رفتند
در هرحال ما هم چنان در جریان رفتن می رویم
یا می دویم
یا قدم می زنیم
یا پرت می شویم
یا سینه خیز می رویم
مهم نیست
مهم این است که در این جریان رفتن مقادیر زیادی از چیزها را از دست می دهیم
گم می کنیم
و هی هم خالی تر می شویم
...
گاهی دلمان می خواهد بعضی از چیزهای گمشده مان را پیداشده کنیم
اما چون در جریان رفتنیم
خیلی نمی شود برگردیم و جست و جو کنیم
و درست هم نمی دانیم کجا را بگردیم
حساب چیزهای گمشده می ترساندمان
اما ما هم چنان می رویم
و در کل هیچ مشکلی هم پیش نمی آید
گاهی...اما فقط گاهی بی حوصله می شویم
بغض گلویمان را می گیرد و دلتنگیم
گمشده هایمان به یادمان افتادند...
خیلی نمی شود برگردیم و جست و جو کنیم
و درست هم نمی دانیم کجا را بگردیم...
کاش می شد برگردیم و پیداشون کنیم...من انقدر گشت،پیداشون کردم اما نمی تونم برگردم و برشون گردونم!
اینطوری خیلی بدتره
اگه می تونستیم برگردیم که اونا دیگه گمشده نبودند
خیلی جالب در مورد گمشده ها گفتی...
این پست رو حسش کردم...
ممنونم
هم از خودت هم از حست
باید فراموششون کنیم و چیزهای نو به جایشون بگذاریم
خیلی به این باید مطمئن نیستم
گاهی چرا
گاهی هم نه...
سلام
چقدر این نوشته قشنگ بود..به فکر برد ما را...
ممنونم عزیزم
به قول مولانا:
گم شدن در گک شدن دین من است
تیستی در هست ایین من است
تا پیاده می روم در کوه دوست
سیز خنگ عشق در زین من است.
خیلی ممنونم عزیزم
خیلی خیلی قشنگ بود
سلام
چه طوری؟
راستی منم کتریتم
باشه؟؟؟؟
سلام عزیزم
ایول کتری رو پایه ام
اولین کسی هستی که بهم پیشنهاد همکاری میدی
بووووووووووووووووووووس
سلام
چطوری؟
موافقت نکردی با اینکه من کتری باشم
تو قوری
چرا موافقت نکنم
دمت گرم آّب رو جوش کن یه چایی دورهم بزنیم تو رگ
سلام
خدارا شکر که هنوز می روید.و این رفتن یعنی حداقل راه را گم نکرده اید.
گمشده ها بسیارند و زمانی برای یافتن نیست.جالب این است که این گم شدن ها بخش جدایی ناپذیر زندگی است.هر چه تقلا می کنی نگاه داری باز هم گم می شوند.
و فقط می ماند همان بغضی که گفتید.
بزرگترین گمشده من کودکی من است.
در پناه حق
همیشه هم رفتن به معنای گم نکردن راه نیست
به خصوص وقتی چاره دیگه ای نداری
کودکی من هم گم شده
اما برخلاف شما و استثنائا در این مورد خوشحالم که گم شد!
درود
منم خیلی گمشده دارم و گاهی حسرتشون رو میخورم ؛ ولی
ناراحتیم بیشتر از این بابته که چرا نمیتونم بعضی از چیزها رو
عمدا گم کنم و خودمو از شرشون خلاص کنم ، ای کاش چنین
هنری داشتم .
درود
حال و احوال شما؟
خیلی خوشحالم که بهم سر زدین
و از اون مهم تر اینه که بسیار به نکته جالبی توجه کردین
که خودم بعدا به ذهنم رسید
همیشه هم نمی خوایم گمشده هامون رو برگردونیم
!
شبیه ۱ از پست هام است
پس موافقم با مطلبت
ممنونم
منم کلا با تو موافقم
شبیه هیچی هم نیستی!