قوری

قوری ها خیلی خوب اند:چاق و داغ و رنگی...درست برخلاف من

قوری

قوری ها خیلی خوب اند:چاق و داغ و رنگی...درست برخلاف من

در نبودِ عشق

مقداری نفرت در وجودم هست

که به اشخاص غیرحقیقی ابرازش می کنم

نفرت از اشخاص حقیقی معمولا زیادی حقیقی می شود

اما من این نفرت مجازی را در خودم دوست دارم

و حتی بهش عادت کردم

این نفرت باعث وجود داشتنم می شود

و بدون آن سرد و یخی ام

نفرت مجازی بغض به گلویم می اندازد

بغض داغم می کند

داغی آتشم می زند

آتش که می گیرم به گریه می افتم

گریه خوب و امید بخش است

مثل این می ماند که انگار

هنوز هم احساس داشته باشم


نظرات 8 + ارسال نظر
یک انسان دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 04:48 ب.ظ http://1ensaan.iblogger.org/

آره موافقم گریه «خوب و امید بخشه» آدم میفهمه هنوز احساس زندست.

باور کن خیلی حس خوبیه
وقتی تمام شواهد و قرائن دیگه چیز دیگه ای می گند!

پرشکوه دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:02 ب.ظ http://parshkooh.persianblog.ir/

نفرت چه حقیقی چه مجازی اصلا خوب نیست توصیه ام اینه که از آن دوری کنید.

توصیه به جاییست
اما گاهی مرز بین نفرت و عشق به یک مو بنده
شاید هم این یه جور عشقه که دارم بال و پرش میدم

ن.د.ا سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:21 ب.ظ http://bluesky1.persianblog.ir

دلیل این نفرت چیه؟ و اشخاص غیر حقیقی چه ویژگی دارند؟

دلیل این نفرت عشقه
یا بودن یا نبودنش
و اشخاص غیر حقیقی همون ویژگی هایی رو دارند که باید داشته باشند
اشخاص حقیقی هم همون ویژگی هایی رو دارند که باید داشته باشند
باید رو در حالت اول من تعریف می کنم

معلم روستا سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:22 ب.ظ http://villageteacher.persianblog.ir

سلام
نفرت مجازی برای افراد غیرحقیقی؟!!!
باور کنید نفهمیدم.مگر نفرت حقیق یا مجازی دارد؟
افراد غیرحقیقی را می شود تا حدی تحمل کرد و به زور قبول کرد.
کلاً نفرت از آن دسته چیزهایی است که کاملاً نسبی است .گاهی نفرت داشتن خیلی خوب است و گاهی هم خیلی بد.
چون اصل موضوع را درک نکردم نمی توانم زیاد ادامه بدهم.
ببخشید
در پناه حق

افراد غیر حقیقی را خودمان می سازیم
پس نه زوری هست نه تحملی
تمام عقده های سرکوب شده مان را هم خالی می کنیم سرشان
و عشق می گیریم
عشق مجازی
نفرت همان نبود عشق است
و درست می گویید
نبود عشق گاهی خوب است گاهی بد

راستی ببخشید
مشکل از شما نیست
مشکل از فرستنده است

نوید شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:22 ب.ظ http://www.asrejomeyepiyaderow.blogfa.com

سلام !
به امید ِ روز های زیبا تر .

سلام

نگارنده سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:04 ب.ظ http://30youngwoman.blogsky.com

من همیشه میگم کمی غم لازمه .. چون غم باعث میشه آدم، انسان بودنش و احساس داشتن و پوست و گوشت و خون بودن خودش رو فراموش نکنه.

خیلی از احساس ها واقعاً اونی نیستند که به نظر می آیند. یعنی همین جوابی که به ندا دادی، نفرتت در واقع عشقت هست که بروز کرده .... فیلسوف این چیزا خوبه ولی در کل نباید تو هیچی گیر کنی .... اگر گیر کنی بیرون اومدن هر روز سخت تر میشه ..تجربه کن و بزار بگذرند .. می دونم که به ظاهر آسونه ولی کار سختیه ولی باور کن خیلی مهم

کلا همه حرفهات دربست قبوله
به خصوص خیلی از احساس ها واقعا اونی نیستند که به نظر میاند

خودت چطوری دوستم؟

فانی چهارشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 06:03 ب.ظ

می تونی از من نفرت داشته باشی.
فقط تا وقتی که حالت خوب شه.
آره.
من مهربونم.همین قدر که می بینی.

ببین عزیزم
من وقتی حالم خوب باشه از تو متنفرم
وقتی ازت خوشم بیاد بدون یه طوریم شده!

در ضمن من که چیزی نمی بینم
شما چطور؟

سارا سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:53 ق.ظ

هر وقت گریه می کنم سبک می شوم
چه وزنی دارند این چند قطره اشک!!

چند وقت پیش با دوستی در مورد دوستان مجازی صحبت می کردم.
در آخر به این نتیجه رسیدیم که مجازی بودن در دنیای امروز به معنای گذشته نیست، مجازی چیزیه که تو از ته قلبت براش نگران نباشی، ممکنه همون همکارت که هر روز کنارش می شینی ظاهری حقیقی داشته باشه، اما وقتی غصه داره فقط از روی احترام بهش می گی: آخی، دلم برات سوخت!
اما مثلا برای یکی از همین دوستایی که این جا پیدا کردی خیلی بیشتر ناراحت بشی اگر مشکل داشته باشن، چون یه چیزی تو نوشته هاتون شما رو به هم پیوند داده. یه چیزی که باعث شده قلبت با دیدن ناراحتی اش به تپش بیافته!
خلاصه این که می خوام بگم باهات موافقم که هر چیزی یه جنبه مجازی داره و یه جنبه حقیقی و هیچ ربطی هم به دنیای دیجیتال و فناوری اطلاعات نداره !
و در آخر به قول شاعر:
گریه کن ، گریه قشنگه! گریه سهم دل تنگه!

سلام عزیز دلم
خیلی خیلی خیلی درست گفتی
حقیقی همون چیزیه که قلبت رو به طپش میندازه
نه حتی اون چیزی که فکرت رو مشغول می کنه

شاعر که خیلی حرف های قشنگی میزنه
اینقدر قشنگ که راهی غیر از گریه کردن واست باقی نمی ذاره!!!

راستی اون اشک ها واقعا واقعا واقعا وزن دارند
شک نکن
یه چیزی هم شاعر به من گفته:
اشک طرف دیده را گردید و رفت
اوفتاد آهسته و غلتید و رفت
رنجشی ما را نبود اندر میان
کس نمیداند چرا رنجید و رفت
موج و سیل و فتنه و آشوب خاست
بحر، طوفانی شد و ترسید و رفت
تلخی و شیرینی هستی چشید
از حوادث با خبر گردید و رفت
...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد